
تلآویو مقصد یک سفر مضحک؛ سلطنتطلبان چگونه در پروژه صهیونیستی نقش گرفتند؟
سفر مضحک تعدادی از پهلویپرستها به اسراییل و بازدید از مناطق جنگزده اسرائیل و گورستان تلآویو بار دیگر نقشآفرینی آنان در سناریوهای بیثباتساز دشمنان ایران را برجسته کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ سلطنتطلبها که در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل از جان برای صهیونیستها مایه گذاشته و حتی به مقامات اسرائیل وعده نابودی جمهوری اسلامی به وسیله شورش اجتماعی را داده بودند، پس از این جنگ هم به سرزمینهای اشغالی سفر کرده تا از مناطق جنگزده و گورستان تلآویو بازدید کنند!
اینان که از شرافت و عقل بهرهای نبردهاند، عملا پیوند خود را با دشمنان ملت ایران که بیش از هزاران نفر از مردم را به شهادت رساندند، نمایان ساخته و نشان دادند که برای رسیدن به قدرت و ایستادن علیه جمهوری اسلامی ایران، حتی حاضرند تا با پستترین و بدسگالترین انساننماهای تاریخ یعنی صهیونیستها متحد شوند. موضوعی که بیش از هر چیز، حکایت از «ضدایرانی بودن» سلطنتطلبهای فارسیزبان دارد.
غرق در خیالات
پهلویپرستها که پس از رها شدن توسط ارتش ملت ایران در سال ۵۷، هنوز آتش کینه خود را خاموش نساختهاند، درصدداند تا میان ارتش، جمهوری اسلامی و ملت ایران جدایی و فاصله بیندازند. تمسخربرانگیزترین اقدام ایشان نیز، اقدام اخیر دو نفر از افرادی است که با لباس تقلبی ارتش ایران، پرچم شیروخورشید را در دست گرفته بودند. همزمان با این ماجرا ویدیوهایی فیک نیز با همین سناریو منتشر شد که البته به وسیله هوش مصنوعی ساخته شده بود.
این موضوع اگرچه مورد تمسخر کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت، اما نشان میدهد که هنوز هم سلطنتطلبها در خیالات خود تلاش داشته و دارند تا بر ارتش ایران خدشه وارد سازند. ماجرایی که احتمالا با همدستی صهیونیستها و در راستای ایجاد تفرقهافکنی بین نظامیان ایران و همچنین ناامنی در این کشور رقم خورده است. همچنان که گیلا گملیئل، وزیر اطلاعات سابق رژیم صهیونیستی با انتشار تصویر ماجرای مترو نوشت: «بدینگونه شروع میشود.» در واقع این موارد بیش از همه حکایت از ائتلاف شوم سلطنتطلبها و صهیونیستها برای نابودساختن ایران و ملت آن داشته است.
از سوی دیگر در اقدامی مضحک و تاسف بار؛ جمعی از فارسی زبانهای حامی پهلوی به بهانه دوستی مردم اسرائیل و ایران به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و از مناطق جنگزده ناشی از موشکهای ایران بازدید کردند! و این افراد با حضور در گورستان رژیم، بر سر قبر افسران کشته شده رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه حاضر شدند.

غایت یک ائتلاف شوم
اتحاد سلطنتطلبها و صهیونیستها بیش از آنکه در راستای مقابله با جمهوری اسلامی باشد، برای تجزیه و نابودی ایران خواهد بود. در واقع صهیونیستها قصد داشتهاند تا بر حماقت سلطنتطلبها سوار شده و به وسیله ایشان در ایران آشوب و ناامنی ایجاد کنند. این موضوع در کنار همکاریهای صهیونیستها با تجزیهطلبان در برخی از کشورهای همسایه ایران، نشان از آن دارد که غایت نهایی این ائتلاف نامیمونِ سلطنتطلبها و صهیونیستها، نابودی ایران خواهد بود.
این ائتلاف البته قدمتی دیرینه داشته و عملا از سالها قبل با سفر رضا پهلوی به سرزمینهای اشغالی نیز به طور کامل عیان شد. پس از آن و بالاخص بعد از عملیات طوفانالاقصی هم اسرائیلیها تلاش داشتند تا به وسیله ساخت اکانتهای تقلبی، همانند کلیپهای فیک از ارتش، طرفداران فیک نیز برای حمایت از رضا پهلوی ایجاد کنند!
روزنامه اسرائیلی هاآرتص در اینباره افشا کرد: «یک کمپین نفوذ دیجیتال گسترده در شبکههای اجتماعی به زبان فارسی که از داخل اسرائیل هدایت میشود و به طور غیرمستقیم از جیب مالیاتدهندگان تامین بودجه میشود، مشغول ترویج ولیعهد ایران، رضا پهلوی و نیز گیلا گملیئل، وزیر اسرائیلی است.»
در روزهای جنگ ۱۲ روزه هم که اسرائیل بر سر مردم ایران موشک میریخت، همزمان همکاری بین سلطنتطلبان و صهیونیستها برقرار بود. سردار سرتیپ پاسدار حسن حسنزاده، فرمانده سپاه حضرت محمد رسولالله (ص) تهران بزرگ درباره این موضوع گفت: «بر خلاف تصور دشمنان که با استفاده از گروههای ضدانقلاب، سلطنتطلبان و معاندین آموزشدیده در کشورهای همجوار، تصور میکردند میتوانند تهران را به شهری ناامن و بیثبات تبدیل کنند، با حضور گسترده، هوشمندانه، بهموقع، اثربخش و قاطع بسیج در تمامی کوچهها، خیابانها و حتی روی ارتفاعات و ساختمانهای مرتفع، راه برای هر اقدام ضد امنیتی و ضد مردمی بسته شد.» در واقع، واضحترین قسمت پازل صهیونیستها برای وارد ساختن ضربه به ایران، ناامنسازی ایران از داخل بوده و حتی رسانهای روسزبان نیز افشا کرده که عدم موفقیت این ماموریت، علت برکناری رئیس سابق موساد توسط نتانیاهو بوده است.
از سوی دیگر، خود رضا پهلوی، حسرتالسلطنهای که همه چیزش یا از اموال دزدیده شده از ایران بوده و یا مزد خدمتها به دشمنان ایران هم در روزهای جنگ علیه ایران و ملت آن ایستاد. این موضوع حتی واکنش افرادی همانند عبدالکریم سروش را هم برانگیخت. وی در روزهای آغازین جنگ علیه رضا پهلوی نوشت: «من به حقیقت مسخرهتر و مضحکهتر و فرومایهتر، از این شخصیت نالایق و نادان و این مجسمه خیانت به وطن در عمرم ندیدهام! اگر کسی را بتوان جاهل مرکب خواند، هم اوست که نمیفهمد و نمیفهمد که نمیفهمد.»
به واقع همه شواهد و قرائن حکایت از بازیچهشدن سلطنتطلبها توسط صهیونیستها برای اختلافافکنی بین ملت ایران داشته است. موضوعی که رضا پهلوی هم پیش از جنگ ۱۲ روزه به اسرائیلیها وعدهاش را داده بود، اما واقعیتها عیان ساخت که مردم ایران با وجود همه دسیسهها علیه دشمنان میهنشان متفقالرای خواهند بود و تکمیلکننده پازل صهیونیستها نخواهند شد.

انسجام ملی، سد راه دشمنان ایران
علیرغم همه مصائب و مشکلات، جنگ ۱۲ روزه نشان داد که انسجام و اتحاد ملت علیه دشمنان ایران هنوز به قوت خود باقی است. با این وجود برخی اقدامات و اظهارات از سوی مسئولین و سیاسیون بیش از هر چیز این انسجام را به خطر خواهد انداخت.
در واقع برخی دعواهای سیاسی عملا بر صحنه انسجام ملی ایران سایه افکنده و مانع از تکامل فرایندی میشود که از جنگ ۱۲ روزه آغاز شد. این ماجرا به نوبه خود به طور واضح پاس گلی به سلطنتطلبها و اربابان ایشان یعنی صهیونیستها خواهد بود. از همین رو میبایست انسجام و وحدت بین ملت و نظام جمهوری اسلامی را تقویت کرد و نه آنکه تضعیف ساخت. این دستورکار نه یک اقدام سیاسی بلکه یک ضرورت امنیتی است.
به تعبیر دیگر، از همان حیث که صهیونیستها تلاش دارند تا به وسیله سلطنتطلبها انواع و اقسام تفرقهها را ایجاد کرده و از آن برای مقاصد شوم خود بهرهبرداری کنند، مسئولین و سیاسیون نیز باید سعی در افزایش انسجام و کارآمدی داشته و مانع از تکمیل نقشههای صهیونیستها شوند. در حقیقت، اگرچه عدهای جنگ را پایانیافته تلقی میکنند، اما اقدامات صهیونیستها و عملههایشان یعنی سلطنتطلبان حکایت از آن دارد که جنگ برای ایشان هنوز به پایان نرسیده است. در نتیجه تنها هوشیاری و انسجام است که پادزهری در برابر نقشههای دشمنان این مرزوبوم خواهد بود و باید به آن به طور جدّ التزام داشت.





