مسئولیت‌گریزی سیاسی به روایت اصلاح‌طلبان

آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، در تازه‌ترین مصاحبه خود گفت: «مردم فکر می‌کنند دولتی وجود ندارد». اما این جمله ساده نیست؛ روایتی است از تناقض بزرگ جریانی که روزی با تمام توان برای پیروزی دولت فعلی تلاش کرد و امروز همان دولت را به نفی و تخریب می‌کشاند.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، در تازه‌ترین مصاحبه خود جمله‌ای گفت که به سرعت در رسانه‌ها و محافل سیاسی بازتاب یافت: «مردم فکر می‌کنند دولتی وجود ندارد.» این جمله نه تنها پرسش‌های جدی درباره نگاه اصلاح‌طلبان به دولت فعلی برانگیخت، بلکه تناقضی آشکار را نیز نمایان کرد؛ تناقضی میان حمایت تمام‌قد این جریان در ایام انتخابات و تخریب همان دولتی که امروز بر سر کار است. چنین موضعی از سوی فردی در رأس تشکیلات اصلاحات، نشان‌دهنده بحران مسئولیت‌پذیری در این جریان است.

از حمایت انتخاباتی تا نفی دولت منتخب

در روز‌های انتخابات، اصلاح‌طلبان با بسیج نیرو‌ها و بهره‌گیری از رسانه‌ها، زمینه‌ساز پیروزی دولت شدند. بسیاری از چهره‌های شاخص این جریان مردم را به حمایت از گزینه‌ای دعوت کردند که امروز بر مسند قدرت است. اما اکنون همان جریان با ادبیاتی، چون «دولت وجود ندارد» عملاً محصول انتخاب خود را نفی می‌کند. این تناقض آشکار نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان حاضر به پذیرش مسئولیت عملکرد خود نیستند و ترجیح می‌دهند با سیاه‌نمایی، خود را از پاسخگویی مبرا سازند. چنین رفتاری اعتماد عمومی را خدشه‌دار کرده و به بی‌ثباتی سیاسی منجر می‌شود.

سیاه‌نمایی به جای نقد سازنده

نقد منصفانه می‌تواند به اصلاح امور کمک کند، اما نفی کلیت دولت چیزی جز تخریب حاکمیت نیست. وقتی یک جریان سیاسی به جای ارائه راهکار، تنها به نفی و تخریب روی می‌آورد، اعتماد عمومی را تضعیف کرده و انسجام ملی را نشانه می‌گیرد. در شرایطی که کشور نیازمند همکاری همه جریان‌ها برای عبور از مشکلات اقتصادی و اجتماعی است، چنین مواضعی تنها به تشدید شکاف‌ها و افزایش بی‌اعتمادی منجر خواهد شد. اصلاح‌طلبان با این روش، عملاً به جای اصلاح، به تخریب روی آورده‌اند و این تخریب نه تنها دولت، بلکه کلیت نظام سیاسی را هدف قرار داده است.

پشت کردن به توصیه‌ رهبری در مشترک‌ترین نقطه!

رهبر انقلاب بار‌ها بر ضرورت حمایت از دولت تأکید کرده‌اند و این حمایت را لازمه پیشبرد امور کشور دانسته‌اند. ایشان تصریح کرده‌اند که نقد باید منصفانه باشد و در کنار نقد، حمایت از دولت به‌عنوان مجری سیاست‌های کلان کشور ضروری است. با این حال، جبهه اصلاحات حتی در این نقطه مشترک نیز به توصیه رهبری پشت کرده و مسیر مخالفت را انتخاب کرده است. این رفتار نشان‌دهنده دشمنی آشکار اصلاح‌طلبان رادیکال با حاکمیت، حتی در مواردی است که می‌تواند به وحدت ملی کمک کند. بی‌اعتنایی به توصیه‌های رهبری، در واقع بی‌اعتنایی به مصالح ملی است و این نکته‌ای است که باید مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد.

بحران هویت سیاسی اصلاح‌طلبان

اصلاح‌طلبان رادیکال امروز حتی از چهره‌های مطلوب خود عبور کرده‌اند و گزینه‌ای را که روزی بهترین انتخابشان بود، تخریب می‌کنند. این تناقض رفتاری بیانگر بحران هویت سیاسی و سردرگمی راهبردی در این جریان است. در سال‌های گذشته، اصلاح‌طلبان بار‌ها تلاش کرده‌اند با معرفی چهره‌های جدید یا بازتعریف گفتمان خود، جایگاهشان را در عرصه سیاسی حفظ کنند. اما امروز به نظر می‌رسد که این جریان نه تنها در معرفی چهره‌های جدید ناکام مانده، بلکه حتی نسبت به چهره‌های قدیمی و گزینه‌های مطلوب خود نیز موضعی تخریبی اتخاذ کرده است. این بحران هویت، اصلاحات را به جریانی تبدیل کرده که بیش از آنکه به دنبال اصلاح باشد، درگیر تناقضات درونی و کشمکش‌های بی‌پایان است.

جبهه انقلاب؛ نقد مسئولانه اما حمایت پایدار

در مقابل رفتار اصلاح‌طلبان، جبهه انقلاب نشان داده است که نقد و حمایت می‌تواند همزمان وجود داشته باشد. این جریان با بیان کاستی‌ها و مشکلات، همچنان بر حمایت از دولت تأکید دارد و این حمایت را در راستای منافع ملی و توصیه‌های رهبری می‌داند. چنین رویکردی نشان‌دهنده عقلانیت سیاسی و پایبندی به مسئولیت اجتماعی است. جبهه انقلاب با طرح انتقادات سازنده، تلاش می‌کند مسیر اصلاح امور را هموار کند، اما در عین حال از حمایت دولت دست نمی‌کشد. این تفاوت رویکرد، مرز میان نقد مسئولانه و تخریب رادیکال را به‌خوبی نشان می‌دهد.

اصلاح‌طلبان در مسیر تخریب، جبهه انقلاب در مسیر حمایت

اصلاح‌طلبان رادیکال با سیاه‌نمایی و نفی کلیت دولت، عملاً مسئولیت‌گریزی و دشمنی با حاکمیت را در پیش گرفته‌اند. در حالی که جبهه انقلاب ضمن مطرح کردن انتقادات و بیان کاستی‌ها، حمایت خود از دولت را ادامه می‌دهد و این حمایت را در راستای منافع ملی و توصیه‌های رهبری می‌داند. این تفاوت رویکرد، تصویری روشن از دو جریان سیاسی کشور ارائه می‌دهد: جریانی که درگیر تناقضات و بحران هویت است و جریانی که با عقلانیت و مسئولیت‌پذیری، مسیر حمایت و اصلاح را همزمان دنبال می‌کند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا